شبکه امید


صفحه قبل 1 2 3 4 5 صفحه بعد

تعمیر عشق

 

از پیرمـــرد و پیرزنـــی پرسیدند
شما چطـــور 60 سال با هم زندگی کــردید !

گفتند مــا مربوط به نسلی هستیم که
وقتی چیزی خــراب میشد تعمیرش می کــردیم نه تعویضش...

 

ﺧﻮﺷﺒﺨﺖ ﺑﺎﺷﻴﺪ...

نويسنده: رضا | تاريخ: جمعه 27 بهمن 1391برچسب:عشق,عاشقانه,زندگی عاشقانه,عکس عاشقانه,تعمیر عشق,زندگی شاد,خوشبختی,عکس خوشبختی, | موضوع: <-PostCategory-> |

صفحه قبل 1 2 3 4 5 صفحه بعد

ولنتاین یا سپندارمذگان

مهم نیست ولنتاین یا سپندار مذگان مهم این است که بدانیم هر مناسبت بهانه ایست برای شاد بودن و شاد زیستن

همه اسم "ولنتاین" را شنیده اند و مراسم آن را مانند سایر بیگانگان بجا می آورند،
ولی تا به حال اسم "سپندارمذگان" به گوشتان خورده است .

ولنتاین چیست؟
در قرن سوم میلادی که مطابق می شود با اوایل امپراطوری ساسانی در ایران، در روم باستان فرمانروایی بوده است به نام کلودیوس دوم . کلودیوس ، عقاید عجیبی داشت، از جمله اینکه سربازی خوب خواهد جنگید که مجرد باشد؛ از این رو ازدواج را برای سربازان امپراطوری روم قدغن می کند. کلودیوس به قدری بی رحم و فرمانش به اندازه ای قاطع بود که هیچ کس جرات کمک به ازدواج سربازان نداشت. اما کشیشی به نام والنتیوس (ولنتاین)، مخفیانه عقد سربازان رومی را با دختران محبوبشان جاری می کرد. کلودیوس دوم از این جریان خبر دار می شود و دستور می دهد که ولنتاین را به زندان بیاندازند. سرانجام کشیش به جرم جاری کردن عقد عشاق با قلبی عاشق اعدام می شود. بنابراین او را به عنوان فدایی و شهید راه عشق می دانند و از آن زمان نهاد و سمبلی می شود برای عشق.

 

 

"سپندارمذگان" چیست؟
در ایران باستان، نه چون رومیان از سه قرن پس از میلاد، که از بیست قرن پیش از میلاد، یعنی حدودا دوهزار سال پیش از تولد ولنتاین، میان آریائیان روزی موسوم به روز عشق (سپندارمذگان یا اسفندارمذگان) بوده است.
این روز در تقویم زرتشتی مصادف است با پنجم اسفند ماه و در تقویم جدید ایرانی، که شش ماه اول سال سی و یک روز حساب میشود، شش روز به جلو آمده و دقیقا مصادف میشود با ۲۹ بهمن، یعنی چهار روز پس از روز ولنتاین

 

نويسنده: رضا | تاريخ: چهار شنبه 25 بهمن 1391برچسب:ولنتاین,سپندارمذگان,شادی ایرانی,جشن ایرانی,روز شادی ,عشق ایرانی,عشاق ایرانی,روز زن و محبت, | موضوع: <-PostCategory-> |

صفحه قبل 1 2 3 4 5 صفحه بعد

پیر عشق

 

پيرمردي صبح زود از خانه اش بيرون آمد پياده رو در دست تعمير بود به همين خاطر در خيابان شروع به راه رفتن كرد كه ناگهان

يك ماشين او را زير گرفت . مرد به زمين افتاد مردم به دورش جمع شدند و او را به بيمارستان رساندند بعد از پانسمان زخمهايش ، پرستار به او گفت آماده ي عكس برداري از استخوان ها شويد ، پيرمرد به فكر فرو رفت سپس بلند شد و لنگان لنگان به سمت در به راه افتاد . در همان حال گفت من عجله دارم و نيازي به عكس برداري نيست . پرستار ها سعي كردن قانعش كنند ولي موفق نشدند براي همين از او دليل عجله اش را پرسيدند. پيرمرد گفت زنم در خانه ي سالمندان است . من هر روز صبح به آنجا مي روم

تا با او صبحانه بخورم نمي خواهم دير شود . پرستاري به او گفت : ما به او خبر مي دهيم كه امروز دير ميرسيد . پيرمرد گفت : متاسفم او بيماري فراموشي دارد و متوجه چيزي نمي شود . حتي مرا هم نمي شناسد . پرستار با تعجب گفت :‌پس چرا هر روز صبح براي صرف صبحانه به ديدار او مي روي ؟‌ در حالي كه شمارا نمي شناسد ؟ پيرمرد با صداي آرام گفت : من كه او را

مي شناسم ومي دانم او كيست............

 

 

نويسنده: رضا | تاريخ: سه شنبه 24 بهمن 1391برچسب:عشق واقعی,عشق ,عکس عاشقانه,حکایت عشق,وفای عاشق,پیرمرد عاشق, | موضوع: <-PostCategory-> |

صفحه قبل 1 2 3 4 5 صفحه بعد

رقص زندگی

زندگی رقص نجیبی ست
که از چشمه ی بودن، جاریست

رقص یک شاپرک بازیگوش
لای یک دسته گل ِ یاس معطر در باغ. . .

رقص ِ یک نغمه ی آرام ِ اذان
که شبی باد میان من و این قبله پراکنده کند . . .

رقص کِرمی شب تاب
که شبیه تپش ِ خورشید است . . .

زندگی شعر نجیبی ست
که در دفتر ِ اندیشه ی این گنبد ِ دَوار
پر از قافیه است . . .
چه کسی گفت خدا شاعر نیست؟؟

نويسنده: رضا | تاريخ: یک شنبه 22 بهمن 1391برچسب:زندگی,رقص زندگی,شعر زندگی,عکس زندگی,زندگی شاد,شادی زندگی,, | موضوع: <-PostCategory-> |

صفحه قبل 1 2 3 4 5 صفحه بعد

مگسی را کشتم

مگسی را کشتم

نه به این جرم که حیوان پلیدیست

ونه چون نسبت سودش به ضرر1 به صد است

طفل معصوم به دور سرم میچرخید

به خیالش قندم

یا که چون اغذیه مشهورش.تا به ان حد گندم

ای 2صد نور به قبرش بارد

مگس خوبی بود

من به این جرم که از یاد تو بیرونم کرد

مگسی را کشتم

{حسین پناهی}

نويسنده: رضا | تاريخ: پنج شنبه 19 بهمن 1391برچسب:عکس حسین پناهی,عکس امید,مطالب جالب,جملات ناب,جملات ناب از حسین پناهی, | موضوع: <-PostCategory-> |

صفحه قبل 1 2 3 4 5 صفحه بعد

خوشبخت عریان

 

پادشاهی پس از اینکه بیمار شد گفت:نصف قلمرو پادشاهی ام را به کسی میدهم که بتواند مرا معالجه کند.

تمام آدم های دانا دور هم جمع شدند تا ببیند چطور می شود شاه را معالجه کرد، اما هیچ یک ندانستند.

تنها یکی از مردان دانا گفت: "فکر کنم می توانم شاه را معالجه کنم. اگر یک آدم خوشبخت را پیدا کنید، پیراهنش را بردارید و تن شاه کنید، شاه معالجه می شود".

شاه پیک هایش را برای پیدا کردن یک آدم خوشبخت فرستاد....
آنها در سرتاسر مملکت سفر کردند ولی نتوانستند آدم خوشبختی پیدا کنند. حتی یک نفر پیدا نشد که کاملا راضی باشد.

آن که ثروت داشت، بیمار بود. آن که سالم بود در فقر دست و پا میزد، یا اگر سالم و ثروتمند بود زن و زندگی بدی داشت. یا اگر فرزندی داشت، فرزندانش بد بودند. خلاصه هر آدمی چیزی داشت که از آن گله و شکایت کند.

آخرهای یک شب، پسر شاه از کنار کلبه ای محقر و فقیرانه رد میشد که شنید یک نفر دارد چیزهایی می گوید. "شکر خدا که کارم را تمام کرده ام. سیر و پر غذا خورده ام و می توانم دراز بکشم و بخوابم! چه چیز دیگری می توانم بخواهم؟"

پسر شاه خوشحال شد و دستور داد که پیراهن مرد را بگیرند و پیش شاه بیاورند و به مرد هم هر چقدر بخواهد بدهند.

پیک ها برای بیرون آوردن پیراهن مرد توی کلبه رفتند، اما مرد خوشبخت آن قدر فقیر بود که پیراهن نداشت!!

لئو تولستوی
 
 

 

نويسنده: رضا | تاريخ: چهار شنبه 18 بهمن 1391برچسب:عکس امید,موفقیت,عکس موفقیت,حکایت موفقیت,حکایت خوشبختی,, | موضوع: <-PostCategory-> |

صفحه قبل 1 2 3 4 5 صفحه بعد

شادی

 

چایت را بنوش

 

نگران فردا نباش

 

از گندمزار من و تو

 

مشتی کاه میماند برای بادها

 

"نیما یوشیج

 

 

آرامش محصول تفکر نیست ...
آرامش هنر نیندیشیدن به انبوه مسائلی ست که ارزش فکر کردن ندارند

 

زیبایی های کوچک را دوست بداریم حتی اگر در میان زشتی های بزرگ باشند...

 بدان اگر منتظر طلوع بزرگ هستی سخت در اشتباهی،

لذت را باید در زمان حال تجربه کرد.

"شادی" پروانه ای است که هر چه تقلا کنی نمی توانی آن را شکارکنی،

باید آرام باشی تا روی شانه ات بنشیند،

شانه هایتان پر از پروانه...

نويسنده: رضا | تاريخ: سه شنبه 17 بهمن 1391برچسب:, | موضوع: <-PostCategory-> |

صفحه قبل 1 2 3 4 5 صفحه بعد

دل نوشته

نويسنده: رضا | تاريخ: یک شنبه 15 بهمن 1391برچسب:عکس عکس نوشته,عکس موفقیت,عکس امید بخش,عکس امید, | موضوع: <-PostCategory-> |

صفحه قبل 1 2 3 4 5 صفحه بعد

مجسمه های خنده

برای طولانی زیستن لازم نیست به روزهای زندگی اضافه شود ؛

 باید تلاش شود که زندگی به روزهایمان اضافه شود …

آنگاه که زندگی همچون ترانه ای جاری می گردد، تبسّم آسان است،

امّا ارزش لبخند زمانی دو چندان است که در شرایط نابسمان و سخت نیز لبخند را بر لب داشته باشید!"

شاد بودن وشادزیستن یکی از روش های زندگی است

که بعضی از هنرمندان آن را به کار می گیرند .(برتون هیل)

نويسنده: رضا | تاريخ: چهار شنبه 11 بهمن 1391برچسب:, | موضوع: <-PostCategory-> |

صفحه قبل 1 2 3 4 5 صفحه بعد

حکایت زندگی ما

 

 
پيری برای جمعی سخن میراند...

لطيفه ای برای حضار تعریف کرد همه دیوانه وار خندیدند...

بعد از لحظه ای او دوباره همان لطيفه را گفت و تعداد کمتری از حضار خندیدند!

او مجدد لطيفه را تکرار کرد تا اینکه دیگر کسی در جمعیت به آن لطيفه نخندید!

او لبخندی زد و گفت:

وقتی که نمیتوانید بارها و بارها به لطيفه ای یکسان بخندید،پس چرا بارها و بارها به
 
گریه و افسوس خوردن در مورد مسئله ای مشابه ادامه میدهید؟

گذشته را فراموش کنيد و به جلو نگاه کنيد....
نويسنده: رضا | تاريخ: دو شنبه 9 بهمن 1391برچسب:, | موضوع: <-PostCategory-> |